سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آدمى در جهان نشانه است و تیرهاى مرگ بدو روانه ، و غنیمتى است در میان و مصیبتها بر او پیشدستى کنان . و با هر نوشیدنى ، ناى گرفتنى است و با هر لقمه‏اى طعام در گلو ماندنى ، و بنده به نعمتى نرسد تا از نعمتى بریده نشود ، و به پیشباز روزى از زندگى خود نرود تا روزى از آنچه او راست سپرى نشود . پس ما یاران مرگیم و جانهامان نشانه مردن ، پس چسان امیدوار باشیم جاودانه به سر بردن ؟ و این شب و روز بنایى را بالا نبردند جز که در ویران کردن آن بتاختند و در پراکندند آنچه فراهم ساختند . [نهج البلاغه]

در دیده ی من بنگر دریاچه ی ساوه

اخترشناسی باستان

یکی از نخستین نامهایی که به این صورت فلکی داده شد خرس بزرگ بود و نامهای عربی به معنای ران گرده و غیره قسمتهای مختلف بدن خرس را بیان می کنند.

دلیل این نام روشن نیست،زیرا که ناظر به دشواری می تواند بدن خرس یا حیوان دیگری را در این صورت تصویر کند.

بنابر افسانه کهن،خرس نشان دهنده کالیستو،دختر شاه آکادیا و معشوقه ی ژوپیتر بود و ژوپیتر برای حفاظت از او،او را به صورت خرسی در آورد و به آسمانها نهاد.

بنابر افسانه ای دیگر،روح بزرگ،خرس بزرگ را با قصد و عمد به آسمان نهاد تا گاه شمار خرسها ی زمینی باشد.در نیم سالی که خرس بزرگ به ارتفاعی کم جای دارد، همه ی خرس های زمینی در غار های خود می مانند و خود را گرم نگه می دارند وقتی که خرس بزرگ در آسمان اوج  می گیرد ،خرسها نیز غارهایشان را ترک می گویند زیرا تابستان آغاز شده است .

دب اصغر به نامهای بنات النعش یا هفت رنگ کهین نیز مشهور است وجه تسمیه ی آن نیز مانند دب اکبر  کاملا نا مناسب است .

بنابر افسانه ی جالبی از بومیان آمریکا درباره ی دب اصغر گروهی شکارچی بومی راه خود را در جنگل گم کرده بودند.با اجابت دعاها یشان،دختر کوچکی پدیدار شد تا به سلامت آنها را به خانه ها شان راهنمایی کند.او روح جدی بود و شکار چیان پس از مرگ در آسمان جای گرفتند تا برای همیشه نزدیک او باشند.

در باره ی جبار (که نام لاتینی آن دریدن است )افسانه های زیادی وجود دارد .بنابر یکی از این افسانه ها اریون لاف آن زد که هیچ جانوری نمی تواند به وی چیره شود .او جان خود را بر سر این لاف گذاشت .عقربی که ژوپیتر فرستاده بود او را کشت .الهه دیانا را دل برد و چون بسوخت و او را به آسمان برد و در مکانی دور از عقرب- به دوری نیمی از آسمان - جای داد. جبار را اغلب به صورت مردی که گرزی در یک است و پوست شیری در دست دیگر دارد تصور می کنند.چون جبار شکارچی است ، طبیعی است که سگها از آن او باشد.سگ بزرگ و خرسی در آسمان به فاصله ای اندک جبار را دنبال می کنند.

افسانه ی لطیفی در باره ی ایکاریوس و سگ با وفایش مرا نقل می شود. مرا تمام عصر ونیز پس از آنکه صاحبش کشته شد ،در کنار او ماند. بنا براین افسانه خدایان وفای مرا را با قرار دادن او در آسمان پاداش دادند ومرا(دب اصغر)شد.

صورت فلکی شلیاق،به نمادی ،چنگی را نشان می دهد که اپودو به ارفئوس داد.ارفئوس در عهد خود شهرت داشت که می تواند اشیا جاندار و بی جان را محسور موسیقی خود کند.

ژوپیتر پس از مرگ ارفئوس چنگ سحر آمیز او را بر آسمان نهاد.

 

اختر شناسی نوین

 

از طیفی که از نور یک ستاره به دست می آید ، برای تعیین دمای سطح آن " یعنی دمای لایه ای که به " نور سپهر موسوم است ، نیز استفاده می شود . دماهای نور سپهر ستارگان بسیار کمتر از دمای داخل ستارگان است . دما را معمولاً بر حسب مقیاس مطلق (یا کلوین) که به K ° (یا A°) نموده می شود بیان می کنند برای تبدیل مقیاس مطلق به مقیاس سانتی گراد باید °273 از اولی کم می شود . دمای نور سپهر ستارگان در حدود فراوان درجه مطلق است .

دماهای سطحی ستارگان : معمولاً در حدود K ° 5000 تا K ° 7000 است .

ستارگان فوق العاده سوزان نظیر (زتا) دمایی برابر با K ° 30000 دارند و قراینی وجود دارد حاکی از آنکه دمای سطحی بعضی از ستارگان به K ° 50000 می رسد . از سوی دیگر دمای سردترین  ستاره شناخته شده ی دجاجه که ستاره  ی متغیری است،به هنگام مینیوم فقط k 1800یا در حدود 1500cاست.

یکی از روشهای تعیین دمای ستارگان از روی طیف آن،مستلزم سه گام مقدماتی است.

1- تعیین توزیع انرژی طیف

2- پیدا کردن طول موج مربوط به انرژی ماکزیموم

3- به کار بردن قانون و ین

برای تعیین دما از دو روش دیگر نیز استفاده می شود- یکی از این دو،سطح کل زیر منحنی انرژی به کار می رود و در روش دیگر مقادیر انرژی که در چند طول موج از منحنی انرژی به دست می آید مورد استفاده قرار می گیرد.

در مورد اول به جای انرژی ماکزیموم،انرژی کل زیر منحنی برای تعیین دما ی خورشید به کار می رود.مقداری که به دست می آید برابرk750، 5 است.این مقدار دما موثر می نامند.

در مورد دوم از شدت نسبی نور در چندین طول مختلف استفاده می شود.دمای که بدین روش به دست می آید دمای رنگ نام دارد.دمای رنگ خورشید نزدیک به k7000 است.

برخی از ستارگان نسبتا به ما نزدیکند،نوری که از اینان ساطع می شود پس از چند سال به ما می رسد دوری ستارگان دیگر آدمی را به حیرت می افکند.

یکی از روشهایی که برای یافتن فاصله ی یک ستاره به کار می بریم مثبت بندی یا روش مستقیم نام دارد.اشکالی که منجم در تعیین فاصله با آن روبه رو ست،نبودن خط وضعیتی است که به اندازه ی کافی طویل باشد.بزرگترین خطی که در اختیار منجم قرار دارد قطر مدار زمین به دور خورشید است .

(300میلیون کیلومتر) که کسر کوچکی از فاصله ما نزدیکترین ستاره می باشد.

این روش که تنها برای تعین فاصله ستارگان نزدیک قابل استفاده است که مکان نسبی ستارگان دور دست در یک دوره ی شش ماهه تغییر قابل ملاحظه ای پیدا نمی کند.

اختلاف منظر های ستارگان زوایای فوق العاده کوچکی هستند.حتی نزدیکترین ستاره که & (آلفا)-قنطورس باشد اختلاف منظری برابر 756/.ثانیه قوس دارد.این زاویه بسیار کوچکتر از زاویه ایست که تحت آن یک سکه ی یک ریالی از فاصله ی یک کیلومتری دیده می شود. اختلاف منظر دیگر ستارگان از o ثانیه کمتر است

اندازه گیری زاویه ای اینقدر کوچک،کاری است بسیار سخت و توان فرسا.در جریان یافتن اختلاف منظر های ستارگان مختلف تصحیحات بسیاری را باید به کار برد .

بعضی از این تصحیحات به خاطر حرکت ستاره است و منشا تصحیحات دیگر حرکت ناظر تصحیحات دیگری نیز وجود دارد که معلول شکست نور به وسیله جو زمین است.

 




یوسف کی ::: دوشنبه 85/3/22::: ساعت 9:27 صبح

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 1


بازدید دیروز: 15


کل بازدید :25784
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
یوسف کی
مدیر :یوسف کیقبادی همه جوره در خدمت هستیم
 
>>فهرست موضوعی یادداشت ها<<<
 
 
 
>>موسیقی وبلاگ<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<